اصفهان گرد-۲۵۵
شهر سرشار از روایت های انتظار است
شهر سرشار از روایت های انتظار است. انتظارهایی که گاه به پایان می رسد و گاه پایان آن مطلوب فرد نیست. با این همه می توان با زندگی در شهر به آرمان شهر فکر کرد و آن را در ذهن خود ترسیم کرد. آرمان شهری که بی شک نسخه واقعی و مطلوب آن تنها به دست دادگستر و منجی بشریت اتفاق می افتد

روزهای زیادی از زیر آن عبور می کردم. بیشتر با اتوبوس بود ولی یکی دوبار هم با وسیله شخصی از زیر آن عبور کردم. برایم هم زیبا بود و هم خاطرات سال های قبل و حتی نوجوانی را زنده می کرد. آن روزها رنگ و بوی شهر به خاطر تنوع امکانات با امروز متفاوت بود. جنگ بود و دهه شصت و چیزی برای اسراف وجود نداشت از سویی وسایل برقی هم به وفور و دسترس امروز نبود. خلاصه حجم چراغانی مثل سال های دهه 90 و بعد از آن نبود. ولی خیابان عبدالرزاق و ولی عصر برای اعیاد رجب و شعبان، رنگ و بوی خاصی پیدا می کرد. اگر آن روزها مانند امروز امکان ثبت تصاویر برایم بود می توانستم ادعای خودم را با مقایسه بصری شهر به شما ثابت کنم. القصه شعبان، شادترین ماه قمری سال برای شیعیان است. این شادی و جشن را می شود در شهرهای که بافت سنتی و مذهبی دارند، بیشتر و بهتر دید. و اصفهان الحق شهر شادی می شود در شعبان و به ویژه نیمه شعبان. شب نیمه شعبان حتی خیابان ها و کوچه های کوچک هم شاهد جشن و شادی بودند. نیمه شعبان تنها شادمانی است که در بیان آن هیچ ارجاعی به اندوه و غمی وجود ندارد و همه چیز از یک آغاز بی پایان حکایت می کند. همه چیز قرار است روایت تازه ای از زیست انسان را حکایت کند. زندگی در شهر با انتظارهای مختلف بیشتر آمیخته است. شهروند در هر روز برای مسائل مختلفی که دارد دائم در حال انتظار است. گاهی می تواند این انتظار را کوتاه کند و گشایش را ایجاد کند و گاه چاره ای جز ماندن در این زمان و صبر کردن ندارد. زندگی در شهر از ماندن در ایستگاه اتوبوس تا قرار گرفتن در ترافیک های سنگین شهری، همه و همه، انسان را برای یک یادآوری بزرگ آماده می کنند. شهر سرشار از روایت های انتظار است. انتظارهایی که گاه به پایان می رسد و گاه پایان آن مطلوب فرد نیست. با این همه می توان با زندگی در شهر به آرمان شهر فکر کرد و آن را در ذهن خود ترسیم کرد. آرمان شهری که بی شک نسخه واقعی و مطلوب آن تنها به دست دادگستر و منجی بشریت اتفاق می افتد. آرمان شهر بیش از هر مکانی به قول قیصر امین پور با شعر و شاعری نسبت دارد. بی شک وقتی تمام جهان نعمت آرمان شهر حقیقی را می چشند، شعر بیش ترین ظهور و بروز خود را خواهد داشت. آن روز انسان ها می توانند شعر در و دیوار و سنگ و چوب و درخت و حیوان را هم بشنوند و حتی در یک مشاعرانه عاشقانه و آگاهانه با آنها شرکت کنند. تصویر این یادداشت در روز 27 بهمن 1403 و در ساعت 17 و 02 دقیقه و در حالی که سوار اتوبوس شهری بودم در خیابان عبدالرزاق تهیه شده است.