اصفهان گرد-۲۳۲
پشت پنجره ها چه خبر است؟
تاریخ و از جمله تاریخ فرهنگ، قابل برش، تدوین و چیدمان دوباره نیست

پشت پنجره ها چه خبر است؟ این را هم افرادی که در حیاط قرار دارند می توانند گفته باشند و هم افرادی که در اتاق نشسته اند و حیاط را می نگرند. با این وجود چون حیاط فضای باز است کمتر از پنهان بودن در آن سخن می رود از سویی تصویر ارائه شده در این تصویر از داخل حیاط گرفته شده است. اینجا اتاق و محتوای آن در نوعی از پنهانی و خفی قرار گرفته اند. پرده ها بسته شده اند و بخشی از فضای اتاق دیده می شوند ولی کل فضا دیده نمی شوند. اتاق در نوعی از نیمه پنهان و آشکار فرو رفته است. از همه این ها که بگذریم خود پرده ها، زیبایی های خاصی دارند و می توانند منزل روایت های مختلفی باشند. این پرده ها می توانند شبیه خانه های قدیمی که دیده ایم و با آن خاطره داریم باشند؛ می توانند شبیه پرده هایی در دیگر نقاط ایران و حتی نقاط جهان باشند. با وجود این که پرده و نحوه بستن آن امری الزاما وابسته به یک فرهنگ نیست ولی آیا این پرده ها می توانند یک پرده خاص و حتی منحصر بفرد باشند؟! فکرش را بکنید این پرده ها بروند در خاطرات شخصی شما، قرار بگیرند در آلبوم دیدنی های شما، ذخیره بشود و هر از گاهی برای تنوع بصری به آن سری بزنید، در این حالت ها و صدها حالت شبیه به آنچه ذکر شد، دیگر آن پرده منحصر بفرد و یگانه می شود حتی اگر مال شما نباشد و تنها دقایقی را در زیست فیزیکی شما حضوزر داشته است ولی می تواند به عنصری پایدار در زیست معنوی تبدیل گردد. با نگاه به سنت ایرانی، می توانم بگویم این یک عکس مردانه است. عکسی از فضای بیشتر مردانه که پشت پنجره فضای زنانه خانه ایستاده است. شاید این نوع نگاه در ذهن بسیاری از پایه مردود است و یا الان دیگر نمی تواند مصداق داشته باشد ولی در تجربه تاریخی ما این نگاه حضور و بروز و ظهور داشته است. شاید عمر این نوع نگاه جنسیتی به فضاهای خانه سپری شده است ولی نمی توان آن را از تاریخ فرهنگ خانه ما جدا کرد. اصولا تاریخ و از جمله تاریخ فرهنگ، قابل برش، تدوین و چیدمان دوباره نیست. پشت پنجره هیچ خبری نیست. شاید اصلا دیگر کسی نباشد که خبری باشد. ولی همین که پشت پنجره شده با خودش، امکان حدس و گمان های مختلف را به همراه دارد. پشت پنجره هم درست مانند این سوی پنجره، با ما و افکار و عقاید و دیدگاه های ما معنا پیدا می کند. اصلا خود پنجره و پرده نیز با عقل و احساس ما، خوانش می شود و جزئی از جهان ما می شود. تا کنون از داخل حیاط و از پشت پنجره به درون اتاق نگاه کرده اید؟ فکر می کنید شناخت شما از پشت پنجره و زمانی که واسطه ای نیست، چه تفاوت هایی دارد؟ کدام پنجره ها برای شما امنیت و آرامش را ارمغان آورده اند و کدام باعث دلهره و اضطراب شده اند؟ زیباترین پنجره ها و پرده هایی که دیده اید، مربوط به کدام ساختمان بوده است؟ به نظر شما هنرمندان عرصه سینما و فیلم و دیگر هنرمندان چقدر از این نسبت های مکانی و فضایی استفاده کرده اند؟ چه نمونه هایی در ذهن شما نقش بسته است؟