بی‌توجهی به انسان در نگاه موزه‌ای به شهر

برای حل مسائل معماری امروز، باید ارتباط مختصات خودمان را با پدیده‌های گوناگون درک کنیم تا متوجه شویم چه بلایی بر سر شهر می‌آوریم و شهر چه بلایی بر سر ما می‌آورد.

بی‌توجهی به انسان در نگاه موزه‌ای به شهر

اصفهان امروز- محمد عرب:

برای حل مسائل معماری امروز، باید ارتباط مختصات خودمان را با پدیده‌های گوناگون درک کنیم تا متوجه شویم چه بلایی بر سر شهر می‌آوریم و شهر چه بلایی بر سر ما می‌آورد.

طراحی شهر بهارستان، یکی از نمونه‌های کاریکاتوری شهرسازی است، شهری که ناقص شکل‌گرفته و در آن، تنها به مراکز فروش و خدمات توجه شده و فضاهای عمومی‌اش گسترش نیافته است. این نوع ساخت‌وساز، نتیجه نگاه ما است که در دوران مدرن شکل‌گرفته، نگاهی غرب‌محور و متکی بر ترجمه که نظام ارزش‌گذاری رایج پیش از خود را تغییر داده است.

مشکل دیگر، بی‌توجهی به تداوم تاریخی، نگاه برش‌گونه به تاریخ، حذف دوره‌ای از تاریخ و تمرکز بر دوره‌ای دیگر است، تفکری که باعث اهمیت بیش‌ازحد قدمت تاریخی نزد ما شده، درنتیجه چنین تفکری، میدان عتیق را با نگاه به هزار سال قبل می‌سازیم و 100 سال اخیر آن را نادیده می‌گیریم، نتیجه دیگر این تفکر طی چهار دهه اخیر معماری اصفهان، این‌ بوده که برای احیای چهارباغ، به چهارباغ صفوی و بازسازی نظام باغات فکر می‌کنیم و چهارباغ ارزشمند دوره پهلوی تا اواخر دهه 60 را به‌عنوان یک فضای شهری نادیده می‌گیریم. این نگاه به بازسازی بخش‌هایی از گذشته، با رویکردی نوستالژیک منجر می‌شود و شهروندان در این شکل از مطالعات شهری، اهمیتی ندارند.

مفهوم جدید میراث فرهنگی، نگاه موزه‌ای به پدیده‌های شهری و توجه به محصول معماری باارزش از دیگر نتیجه‌های چنین نگاهی است. این در صورتی است که روند تداوم تاریخی، منجر به ساخت محصولات معماری شده است. در نگاه موزه‌ای، انسان نقشی ندارد و نتیجه آن، کپی حمام‌های تاریخی و گذاشتن عروسک انسان در آنها است. مفهوم جدید معماری کلنگی هم، حاصل تفکر سرمایه‌داری چهار دهه اخیر است و تخریب خانه‌های تاریخی را توجیه می‌کند.

توجه به تداوم تاریخی به ما یادآوری می‌کند که 1400 سال از روند تکامل اصفهان می‌گذرد. در هزار سال نخست، اصفهان سلجوقی، رشد ارگانیک داشت و با آمدن صفویان گونه‌ای توسعه ارگانیک ادامه یافت، از سال 1300 اما اصفهان صنعتی شد و از 1340 تا اواخر دهه 80، توسعه مدرن یافت.

در اصفهان دوران مدرن که اکنون هم شاهد آن هستیم، شهر یک‌شکل و مرزبندی ‌شده و به‌جای توجه به محلات و تکثرگرایی هسته اولیه آن، با رواج ارزش‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جدید، مفاهیم بالاشهر و پایین‌شهر شکل‌گرفته است. شکل‌گیری ابرسازه‌هایی مثل سیتی سنتر، شهر رؤیاها و سالن اجلاس در بیرون از شهر هم، مراکز خدمات شهری را به خارج از شهر برده، درحالی‌که شریان مرکز شهر و فضاهایی مثل بازار، چهارباغ و گاراژهای شاپور که بخشی از حیات شهری بودند، رو به اضمحلال رفته‌اند، از کارخانه‌های قدیمی اصفهان هم، فقط ریسباف باقی‌مانده، محله‌های جویباره و جماره در توسعه جایی ندارند و توسعه با اتوبان‌کشی در حاشیه شهر تعریف می‌شود.

در این نوع ساخت‌وساز، محله‌ها دیگر محرمیت ندارد و حافظه جمعی و خاطرات و روایت‌های شهری که محصول ارتباط انسان با شهر و حرکت و سکون او با پدیده‌های شهری است، از دست می‌رود، چراکه تخریب و بازسازی به شکل مدرن یا سنتی، تعلق‌خاطر به شهر و اجزای آن را از بین می‌برد و موجب عدم مشارکت شهروندان، حذف زندگی شهری و کاهش کیفیت زندگی روزمره می‌شود.

با رکود ساخت‌وساز در سال‌های اخیر، وجه کالاگونه معماری کمرنگ‌تر و توجه به آن به‌عنوان عرصه‌ای برای زیست بیشتر شده، مرمت در مقابل تخریب، در ارتباط با زندگی روزمره و رابطه انسان معاصر با فضا و زمان پیرامون او است و در این نگاه، فضاهای معماری قدیمی می‌توانند با مفهوم معاصر بازیافت شوند.

معمار

یادداشت شفاهی برگرفته از سخنان وی در دانشگاه هنر درباره بازیافت فضا


ارسال نظر