مرثیه‌ای برای نوستالژی‌های خاموش

چند سال قبل یکی از شرکت‌های زنجیره‌ای توریستی در اروپا تصمیم به ایجاد هتلی ۵ ستاره در یکی از محله‌های قدیمی شهر رم گرفت. این کنسرسیوم در ابتدا پیمانکاری برای تهیه نقشه و طراحی مقدماتی انتخاب کرد که پس از یک سال آماده بررسی نهایی و نصب مهندسان مشاور شد.

حسن روانشید - اصفهان امروز : چند سال قبل یکی از شرکت‌های زنجیره‌ای توریستی در اروپا تصمیم به ایجاد هتلی ۵ ستاره در یکی از محله‌های قدیمی شهر رم گرفت. این کنسرسیوم در ابتدا پیمانکاری برای تهیه نقشه و طراحی مقدماتی انتخاب کرد که پس از یک سال آماده بررسی نهایی و نصب مهندسان مشاور شد. مجری طرح خاکبرداری برای رسیدن به عمق ایده‌آل شروع به کار کرد. در آغازین روزها و در کندوکاو نخستین کارگران به سنگ‌نوشته‌ای عظیم از دوران رم باستان برخورد کردند. به دستور مدیر طرح که نماینده همان شرکت زنجیره‌ای توریستی بود ادامه کار تعطیل و پس از گذشت یک سال همه نقشه‌های قبلی تغییر کرد و قرار شد این تخته‌سنگ همچنان و به‌صورت طبیعی در جانمایی لابی هتل باقی بماند تا به‌عنوان سمبل در طرح‌های تبلیغات جهانی برای جذب مشتری از آن استفاده شود که امروز پس از ده سال از پایان یافتن طرح و شروع به کار هتل، توریست‌های سراسر جهان برای رزرو اتاق در این مجموعه باید ماه‌ها منتظر بمانند تا بتوانند به این شهر و هتل ورود پیداکرده و تخته‌سنگی بی‌روح را در پشت شیشه‌های ویترین وسط لابی هتل مشاهده کنند! کشور ما در جای‌جای وسعت یک میلیون و 600 هزار کیلومتری خود که حدود مساحت نیمی از قاره اروپا است علاوه بر شهرهای متعدد تاریخی در دورترین روستاها نیز مالک نفیس‌ترین نشانه‌های تمدن از تاریخ بیش از 2 هزار و 500 ساله است که همچنان بدون اعتنا به حال خود رهاشده‌اند تا براثر باد و باران و دیگر عوامل طبیعی و غیرطبیعی و بی‌توجهی کامل و تمام‌عیار جامعه و به‌ویژه مسئولان مربوطه منقرض شوند! نگاهی غیرکارشناسانه و فاقد هرگونه اطلاعات عمیق و مستند به پرونده‌های موجود در سازمان میراث فرهنگی سراسر کشور هر شهروند دلسوخته را به این نکته مهم معطوف می‌دارد. تعدد این آثار ارزشمند در حال اضمحلال به‌قدری زیاد است که حتی نمی‌توان برای هرکدام از آنها تاریخچه‌ای کامل تدارک دید! بنابراین همانگونه که مسئولان حضانت و حفاظت از این میراث‌های ارزشی به گوشه‌ای خزیده و تلاشی برای نظم آنها از خود نشان نمی‌دهند. ما نیز به تکیه بر توان خود هر آنچه از آنها را در محدوده شهر و دیار خود می‌شناسیم معرفی می‌کنیم تا شهروندان و شاید مسئولان استانی آگاه باشند کدام‌یک از این آثار شناخته‌شده براثر بی‌توجهی در حال انهدام و محو کامل از جرگه تاریخ تمدن‌اند. قدم‌زنان به‌سوی خیابان چهارباغ پایین می‌رویم تا ساختمان سلطانی را در حدفاصل چهارراه تختی و میدان امام حسین(ع) همچنانکه در هاله‌ای از سکوت فرورفته و ترک‌های عمیقش نشان از انقراضش می‌دهند را بهتر ببینیم که شاید این آخرین دیدار ما از مستند به جای مانده در کشور پیرامون تاریخ جنگ جهانی دوم در جفا به مردم لهستان است که در اصفهان شهادت می‌دهد هولوکاست یک رویای ساخته‌وپرداخته شده از صهیونیست است! و درست روبروی آن و در کوچه آقاجان‌بک به دیوار مخروبه‌ای می‌رسیم که روزگاری محل اجتماع مردم این شهر بود که می‌خواستند به حضور آیت‌الله حاج‌آقا رحیم ارباب رسیده و در بیت ایشان داوری و تظلم خواهی از حکومت کنند و اندکی پایین‌تر تکیه تاریخی گرک یراق که نزدیک چهل سال است براثر بی‌توجهی اوقاف کمر خم کرده و می‌رود تا به بیغوله‌ای بی‌نام‌ونشان تبدیل شود، همانگونه که حمام تاریخی آقاجان‌بک در چند قدمی‌اش ویران و به آپارتمان تغییر ماهیت داد! از این محله قدیمی نمی‌شود به‌راحتی گذشت که برای تلاقی خیابان تازه ساخته شده حکیم به خیابان سپه، شهردار وقت توانست گرمابه تمام سنگ خسروآقا را در مانوری شبانه ویران و اثری بی‌بدیل از آثار تاریخی را از بدنه این خیابان حذف کند! اگر در ادامه راه نگاهی به میدان دروازه دولت بیندازیم خواهیم دید بلایی بر سر کاروانسرای تاریخی تحدید آمده و به ساختمان جهان‌نمای بی‌خاصیت تبدیل‌شده. گریبان یکی از معدود تلفنخانه‌های قدیمی به یادگار مانده کشور را که سمبل این وسیله ارتباطی در ایران است را گرفته که در پشت دیواری محصور و به حال خود رهاشده تا به‌مرورزمان تخریب و به شعبه‌ای از رباخانه تبدیل شود! درست چند وقت قبل در نزدیکترین فاصله با یکی از دو پمپ‌بنزین تاریخی و یادگار دوران جنگ جهانی دوم و ساختمانی کوچک که مطب پزشکان دهه‌های سی و چهل شهر اصفهان، به سبک فرانسوی ساخته‌شده بود و به مرحوم دکتر قاضی نور تعلق داشت، شبانه و توسط بلدوزرهای شهرداری تخریب، خاکبرداری و تسطیح شد تا هردو به ورودی مسافران مترو اختصاص یابد! این قصه سر دراز دارد چون اینجا آغاز ورود به خیابان تاریخی چهارباغ عباسی و سینمایی است که در دهه‌های بیست، سی و چهل پذیرای مردم اصفهان بوده و حالا تنها ورودی آن به‌جامانده تا برای رهگذران نسل‌های فعلی سوأل برانگیز باشد! همچنان که درمانگاه تاریخی سنبلستان به‌عنوان قدیمی‌ترین مرکز بهداشت شهر، دفتر روزنامه ستاره اصفهان در خیابان استانداری، حمام قرچقه در خیابان شهید بهشتی، مجموعه مطبوعاتی مجاهد در خیابان آمادگاه، دفتر روزنامه راه نجات در خیابان چهارباغ عباسی، هتل‌ها و مسافرخانه‌های متعدد در این خیابان و دیگر نقاط سطح شهر، خانه‌های تاریخی سیاستمداران و بازاریان در کوچه سردار جنگ و چسبیده به کنسولگری روسیه، حمام شاهزاده‌ها در بازارچه نو، شیرهای سنگی در پل خواجو و ورودی مسجد درب کوشک در خیابان طیب، نخستین کارخانه برق بانام عطاءالملک دهش در خیابان سپه، کارخانه تاریخی نساجی رحیم‌زاده در ورودی خیابان شهید بهشتی، کوچه و گرمابه آشتی‌کنان در خیابان حافظ و ده‌ها اثر تاریخی در سطح شهر اصفهان که به حال خود رهاشده و ها نفس‌های بقایای آنها به شماره افتاده است، می‌روند تا اسمشان هم همچون خودشان به فراموشی بپیوندد. اینها نمونه‌ها و مسطوره‌ای کوچک از بیکران آثار تاریخی موجود در بافت‌های قدیمی شهر اصفهان هستند که به نظر می‌رسد سرنوشتی بهتر از اسلاف خود نداشته باشند و تنها می‌توان به یاد تاریخ پرشکوه این شهر و آثار ارزشمند ازدست‌رفته‌اش مرثیه‌ای برای آثار و بناهای تاریخی به‌جا مانده و خاموش سرود.

ادامه دارد

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار