درآمدهای صوری

تا نیم‌قرن پیش حمام‌های عمومی ایران به‌صورت فعلی نبودند بلکه اگر سری به تعداد معدودی از آنها که هنوز با همان کاربری باقی‌مانده‌اند و یا آنها که به موزه و نمایشگاه تبدیل‌شده‌اند، بزنیم خواهیم دید که دارای بخش‌های مختلفی ازجمله بینه، سربینه، موال، سنگ‌آب و غیره بوده‌اند که هرکدام برای خود نقشی در نظافت داشته است.

حسن روانشید - اصفهان امروز : تا نیم‌قرن پیش حمام‌های عمومی ایران به‌صورت فعلی نبودند بلکه اگر سری به تعداد معدودی از آنها که هنوز با همان کاربری باقی‌مانده‌اند و یا آنها که به موزه و نمایشگاه تبدیل‌شده‌اند، بزنیم خواهیم دید که دارای بخش‌های مختلفی ازجمله بینه، سربینه، موال، سنگ‌آب و غیره بوده‌اند که هرکدام برای خود نقشی در نظافت داشته است. آن روزها که خانه‌ها حمام نداشتند و مردم ناچار بودند برای نظافت به گرمابه‌های عمومی بروند این نظافت‌خانه‌ها نیمی از روز را به خانم‌ها و نیم دیگر را به آقایان اختصاص داده بودند که البته از اذان صبح تا طلوع آفتاب هرروز منحصر به مردان بود. در این گرمخانه‌های نظافتی چند نفر ازجمله سربینه‌دار، تون‌تاب، دلاک، کیسه‌کش، لنگ‌بیار و سلمانی مشغول کار بودند که معمولاً در روزهای ماه مبارک رمضان که مردم روزه‌دار می‌شدند بازارشان با کسادی روبرو بود و از فرط بیکاری خمیازه می‌کشیدند. آنها بعضی وقت‌ها برای پر کردن اوقات رکود به ابتکار‌های تازه‌ای دست می‌زدند، برای مثال کیسه‌کش به نظافت همکاران خود می‌پرداخت و سلمانی با تیغ، سر دلاک و تون‌تاب را می‌تراشید که این نوعی نان قرض دادن به یکدیگر بود، اما تنها کسی که به‌صورت یک‌طرفه کیسه‌کشی، سلمانی و دیگر خدمات این نظافت‌خانه را رایگان دریافت می‌کرد و در مقابل چیزی نداشت تا ارائه دهد سربینه دار حمام بود. امروز به بهانه تحریم، دولت‌ها بی‌مهابا بر سر سفره مردم نشسته‌اند که البته به ساده‌زیستی هم قناعت نکرده و خواهان مائده‌های آسمانی هستند تا جایی که باقیمانده گوشه نان‌های خمیر شده و سوخته و ته سفره‌ها را نیز برای ارتزاق صاحبان آن باقی نمی‌گذارند! وقتی دانشگاه را به بازار آزاد می‌سپارند اما حاضر نیستند شرکت‌های ضرر ده خصولتی را به خاطر صندلی‌های پشت بلند و گردانش از دست دولت خارج کنند! نگاهی به دریافت‌های بی‌کش و پیمان پستخانه خصولتی و مقایسه آن با دریافت‌های دو شرکت کاملاً خصوصی به‌جای مانده ایران پیام و تیپاکس از مردم برای انجام خدمات نشان می‌دهد که چاپارهای بخش غیردولتی درحالی‌که نفس‌های آخر را می‌کشند اما هنوز دستشان به جیب مردم نرسیده و همچنان سعی دارند خدمات خود را با نرخی پایین‌تر از شرکت پست خصولتی انجام دهند. وصول این درآمدهای سوری متنوع که شمارش همه آنها در این مقوله نمی‌گنجد دلیل واضحی بر رویکرد مجدد دولت برای کسب درآمدهای سوری است تا بتوانند هزینه‌های کلان اداره 17 وزارتخانه‌ای که به‌زودی تعدادشان به 19 خواهد رسید را تأمین کنند! اما گاو پیشانی‌سفید این ماجرا قائله تعویض کارت‌های ملی است که از سه سال گذشته شروع‌شده و البته برخلاف طرح‌های پرمبالغه قبلی با استقبال کمتری روبرو شده است، درحالی‌که در این مدت حتی با تبلیغات گسترده و بازارگرمی‌های فراوان ثبت‌احوال پیرامون مزیت‌های تراشه این وسیله نوظهور که می‌تواند جانشین همه کارت‌های موجود بوده و 16 خدمت را درآن‌واحد انجام دهد، تنها نزدیک 50 درصد از مشمولان دریافت و تعویض از آن استقبال کرده‌اند! منطقی است که باید انجام امور روزمره تسهیل تا ترافیک‌های شهری متعادل شود، نباید فراموش کرد که منافع این‌گونه اقدام‌ها دوسویه است، یعنی همانگونه که شهروندان کارهای خود را می‌توانند به‌راحتی به انجام برسانند از سوی دیگر اجرای پروژه منافع کلانی برای دولت دارد تا بتواند از فربگی خود کاسته و چابک شود. بنابراین برای رسیدن به این ایده‌آل بهتر است به‌جای کیسه دوختن برای ته‌مانده جیب مردم به تشویق آنها جهت دریافت کارت بپردازند و تلاش بر کسب درآمدی راحت‌الحلقوم به مبلغ 18 هزار میلیارد تومان ناقابل تحت عنوان هزینه صدور کارت نکنند! نمی‌شود همه هزینه‌های ضروری و غیرضروری دولت تحت عنوان‌های بامسمای مالیات عملکرد، تکلیفی، ارزش‌افزوده و امروز صدور کارت ملی را بر دوش جامعه گذاشت که این نوعی معامله باخت جامعه با برد دولتی است، نه برد برد دو طرف!

ادامه دارد

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار