دولت، حیاط خلوت دولتیان!
اگر مخاطبان به این نوع تیترها عادت ندارند ما هم علاقه چندانی به نوشتن آنها نداریم اما چه باید کرد که بعضی از اتفاقات را نمیتوان با کلمات و جملات عادی و مصطلح ابراز کرد.
حسن روانشید - اصفهان امروز : اگر مخاطبان به این نوع تیترها عادت ندارند ما هم علاقه چندانی به نوشتن آنها نداریم اما چه باید کرد که بعضی از اتفاقات را نمیتوان با کلمات و جملات عادی و مصطلح ابراز کرد. همانگونه که اتفاقات و حوادث تازه را که سابقه ذهنی چندانی از آنها نداریم نمیتوانیم با پارامترهای موجود و استاندارد مهار کنیم. وقتی شهردار محترم یکی از کلانشهرها از تعجب دهانشان بازمیماند و درنهایت شگفتی گزارش میدهند که با خزانه خالی نانآور 11 هزار نیرو در شهرداری هستیم که اگر با جمعیت شهر مقایسه شود در مقابل هر 180 نفر یک نفرشان حقوقبگیر شهرداری هستند که این قیاس میتواند بهعنوان پدیده در کتاب گینس ثبت شود! اینجا یکی از حیاط خلوتهای کلان دولتیان است که میتوانند سفارشیهای درجه چندم را در آن به کار گمارند تا رد دین شده باشد! اما داستان تنها به شهرداریها ختم نمیشود که یکی دیگر از آنها در شمال کشور بهعنوان کارگر استخدامشده و اتفاقاً از طریق شورای اسلامی همان شهر بهعنوان شهرداری انتخاب میشود که در نخستین اقدام عجیب و خارقالعاده نامهای به خود مینویسد و دستور میدهد در اسرع وقت سمت خود را از کارگری به کارمندی تغییر داده تا به طور قانونی بتواند در پست شهردار شهر خدمت کند! از این اتفاقات عجیبوغریب در مجموعه شهرداریهای کشور فراوان است که یکی از مدیریتهای خدمات شهری کلانشهرها و بیش از 11 هزار نانخور رسمی و غیررسمی را دارد درحالیکه وقتی سر حساب میشوند آه از نهادشان برمیآید که بیش از 3 هزار نیرو که بهاصطلاح مشغول کار هستند و حقوق و مزایا میگیرند فاقد پست سازمانی اند! حالا نه میشود آنها را اخراج کرد و نه پستی وجود دارد که بتوان به آنها داد، بنابراین چارهای جز چه کنم چه کنم باقی نمیماند و اگر زورشان به سازمان شهرداریهای کل کشور بچربد شاید قادر باشند پستهای سازمانی را افزایش داده و برای هریک از نیروهای مازاد جایگاهی به چنگ آورند! اما مشکل به همینجا ختم نمیشود زیرا هر شورای شهر یا شهردار جدیدی که سرکار میآید با توصیههای فراوانی بهمنظور بهکارگیری افراد روبرو میشود زیرا این ارگان مشمول مقررات استخدامی کشور نبوده و دستش برای به کارگیری باز است! دوباره داستان روز از نو روزی از نو شروعشده و تعادل عرضه و تقاضا را به هم میزند! این مشکل لاینحل فقط به شهرداریها که نوعاً خصولتی هستند و پیچ به کارگیری دست خودشان است ختم نمی شود بلکه دولتیها هم ازاینگونه چالشها دارند که هرروز با قوانین مشدد روبرو میشوند. در چند سال گذشته بارها مجلس و هیئت دولت مقررات و مصوباتی را به تصویب و تأیید رساندهاند تا تکلیف بازنشستگان سرگردان را در ادارات دولتی و بویژه وزارتخانههای ستادی مشخص و به کارشان خاتمه دهند که جا برای خیل جوانان بیکار باز شود اما برای مثال وزارت نفت نمیتواند از رجال باسابقه و بانفوذ در این صنعت دل بکند ولی قادر است صدها فارغالتحصیل دانشگاه نفت خود را که برای آموزش آنها از محل بیتالمال هزینه کرده است معطل نگهداشته و بهعناوینمختلف سرکار بگذارد و اینجاست که مثل همیشه سنگ به در بسته میخورد و بازهم بازنشستگان شاغل میمانند و فارغالتحصیلان صنعت نفت که با هزینههای این وزارتخانه دوران تحصیل خود را طی کردهاند جذب کشورهای حاشیه خلیجفارس یا اسکاتلند و بریتانیا میشوند! مفهوم حیاط خلوت تنها این نیست که سیاستها در آن نهادینه شود بلکه میتوان زیر این عنوان قوانین را دستکاری کرده و برای مثال به پیمانکار نیروهای خدماتی توصیه و تأکید کنند تنها در شرایطی کار به آنها ارجاع میشود که از بازنشستگان و فرزندان شاغلان سفارشی در امور جاری استفاده کنند، این هم خود نوعی رانت از حیاط خلوتهای وابسته به دولت و حتی ارگانهای خصولتی است که نمیتوانند ادعا کنند مجموعه آنها از حضور بازنشستگان خالیشده تا به جوانان فرصت اشتغال داده باشند! سری به وزارتخانههای آموزشوپرورش، علوم، بهداشت و آموزش پزشکی، امور خارجه، راه و شهرسازی، دادگستری، نفت و سازمان های ثبتاسناد و املاک، ثبتاحوال و حتی نهاد ریاست جمهوری بزنید تا متوجه شوید چه آماری از بازنشستگان به استناد دلایل مختلف و واهی به کار اشتغال دارند، البته بالاترین رقم به وزارت آموزشوپرورش تعلق دارد که میتوان با حذف آنها نیروهای جوان و فارغالتحصیلان دانشگاه خود و شهید رجائی را به کار گیرد.
ادامه دارد