سیاهنمایی رسانه‌ای!

بهتر نیست گاهی سوزنی به خودمان بزنیم و جوال‌دوزی به مردم که هرلحظه آماده سیاهنمایی و بی‌اهمیت شمردن خدمات مسئولان هستیم؟!

حسن روانشید- اصفهان امروز: بهتر نیست گاهی سوزنی به خودمان بزنیم و جوال‌دوزی به مردم که هرلحظه آماده سیاهنمایی و بی‌اهمیت شمردن خدمات مسئولان هستیم؟! درحالی‌که جامعه از ما انتظار دارد به رسالت صداقت پایبند باشیم و هر آنچه هست چون آیینه منعکس کنیم! معلوم نیست چرا رسانه‌ها اینگونه به خدمات مسئولان جفا می‌کنند و همیشه نیمه‌خالی لیوان را در نظر می‌گیرند درحالی‌که می‌توانند نتایج مثبت بعضی از اقدامات دولت را نیز پوشش دهند. 20 فروردین‌ماه سال 96 یعنی قبل از برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری کشورمان در همین ستون «بی‌توجهی تاکی؟!» مطلبی با عنوان «700 گام به کدامین سو» در حجم 5/2 صفحه تقدیم مخاطبان شده که به فهرست 700 طرح کلان و نیمه کلان دولت یازدهم پرداخت که بیشتر آنها وعده‌های سرخرمن بود. در پایان آن مطلب نیز به روایتی از کتاب «آقای رئیس‌جمهور سه‌نقطه» نوشته پیمان رحیمی نژاد استناد شد که «آقای رئیس‌جمهور، با نیروی انتظامی از اجرای قانون حرف زده‌اید، اما همان‌طور که افزایش تولید آن کارخانه با برخورد قهری ممکن نبود، افزایش قانون‌مداری در جامعه هم فقط با کار قهری ممکن نیست، مشکل تعمیر یک قطعه یا اصلاح یک قانون یا یک سازمان نیست، ابتدا باید فرآیندها از اساس تغییر کند، اگر به دنبال حل ریشه‌دار مشکلات هستید باید هزینه‌ها و زمان تولید را حذف کنید، آقای رئیس‌جمهور با 25 درصد مالیات بر درآمد، 30 درصد هزینه بانکی، 9 درصد ارزش‌افزوده و هزار جور هزینه دیگر مالیاتی، گمرکی و یا انواع هزینه‌های غیررسمی و رقابت ناسالم اداری که نتیجه نبودن فهم «خط تولید» است، شما شکست می‌خورید.» آن زمان این یادداشت بلند هزینه و اعتراض‌های فراوانی را برای نویسنده مبنی بر آنکه دچار قضاوت عجولانه است و نیمه دوم بازی رئیس‌جمهوری و تیم او در دولت دوازدهم هنوز باقی است، داشت. از قدیم در بازی فوتبال نقل بوده نیمه دوم بازی متعلق به سرمربیان هر تیم است. امروز نیمی از قسمت دوم نیز سپری‌شده و چشم بر هم بزنیم نیمه دوم هم می‌گذرد، درحالی‌که بعضی از چالش‌های موجود در دوره یازدهم به‌صورت تنش به دوره دوازدهم ریاست جمهوری منتقل شده که گوشه‌ای از آنها گامی فراتر از چالش و به‌سوی ‌تنش است. شاید اقدامات اخیر و بی‌ثمر تیم اقتصادی دولت دوازدهم را بتوان ادامه اشتباهاتی دانست که در دولت یازدهم درزمینه اعتماد به غرب برای عقد پیمان 1+5 و قبول برجام صورت گرفت. نتیجه آن برای شادی سازمان انرژی اتمی در اروپا است که در کمال سرور و افتخار از کیسه این پیروزی برای دوازدهمین بار متوالی اقدامات مثبت ایران را در اجرای مصوبات برجام تأیید می‌کند، درحالی‌که طرف‌های مقابل و بویژه آمریکا نه‌تنها قدمی در این راه برنداشته‌اند بلکه تا توانسته‌اند سنگ‌اندازی کرده و مشکلات و معضلات تحریم را با گره زدن‌های جدید به این کلاف سردرگم افزایش داده‌اند! شاید تحریم‌های جدید آمریکا برای ایران ازنظر شورای امنیت و دیگر اعضای 1+5 غیرقانونی باشد اما هیچکدام از آنها نتوانسته‌اند قدمی برای حذف این تجاوزات آشکار بردارند. نشانه‌گیری سنای آمریکا که تعدادی معدودی از اعضای آن را کسانی تشکیل می‌دهند که نقش جاسوس را در سال‌های آغازین انقلاب اسلامی در ایران داشته و 444 روز در لانه جاسوسی خود در تهران زندانی بودند، برای تحریم‌های جدید سوای مسائل سیاسی بوده است. آنها تنها هدف‌هایی را نشانه رفته‌اند که نقش اساسی در روند زندگی خانواده‌های فقیر و زحمتکش و آبرومند دارند. تحریم خرید فرش ایرانی توسط آمریکا و توصیه به شرکای خود برای رعایت آن اگرچه به‌ظاهر پیش‌پاافتاده به نظر می‌رسد اما با توجه به خشکسالی‌های اخیر که تولید محصولات کشاورزی را از سفره‌های این قشر زدوده است و قالیبافی اعضای خانواده گوشه‌ای از هزینه‌های زندگی در روستاها را تأمین می‌کند، می‌تواند چالشی در درآمد مختصر این قشر ایجاد کند. اما مفسران مغرض و بی‌مسئولیت در این میان همچنان دست به قیاس قیمت‌ها زده و معتقدند افزایش برابری دلار باعث ارزان شدن کالاها و اقلام مصرفی جامعه شده، ازجمله قیمت یک کیلو مرغ که قبلاً 7 هزار تومان بوده و امروز به 11 هزار تومان رسید در حقیقت کاهش‌یافته است، چراکه پیش از این معادل دو دلار محاسبه می‌شد و امروز که برابر یک دلار ارزش دارد! ابراز این‌گونه اظهارنظرهای اقتصادی اگرچه نوعی غرض‌ورزی و فرافکنی و شاید فقر اطلاعات اقتصادی به‌حساب آید، درحالی‌که امروز شاهدیم بعضی از صنف‌ها بدون هیچگونه توجیهی شرایط و قیمت ارائه خدمات خود را به طور رسمی با دلار اعلام می‌کنند. اما اگر در رسانه‌ای به تأیید و نشر آن پرداخته شود سیاهنمایی است.
ادامه دارد
ارسال نظر