چالشهای یک کارزار تبلیغات شهری
شاید تابهحال به این نکته توجه نکرده باشید که از لحظهای که از خانه خارج شوید تا زمانی که به آن برمیگردید با بمبارانی از تبلیغات مختلف از مشاغل گرفته تا تبلیغات برندینگ و یا تابلوهای شهری که بزرگترین سهم را نهتنها در میان این تبلیغات دارند؛
شاید تابهحال به این نکته توجه نکرده باشید که از لحظهای که از خانه خارج شوید تا زمانی که به آن برمیگردید با بمبارانی از تبلیغات مختلف از مشاغل گرفته تا تبلیغات برندینگ و یا تابلوهای شهری که بزرگترین سهم را نهتنها در میان این تبلیغات دارند؛ بلکه بیشترین تأثیر روانی را بر افراد جامعه بهجای میگذارند روبرو هستید. در این میان شاید بتوان به تأثیرگذاری تبلیغات دوران کرونا در رعایت پروتکلها بهداشتی و مراقبتهای لازم برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری و تأکید بر خانه ماندن اشاره داشت. در واقع همواره تبلیغات شهری در ایجاد یک جریان فکری و فرهنگی بر گروه عمدهای از مردم نقش بسزایی را ایجاد کرده و میکنند؛ بنابراین اشاره به این نکته دارای اهمیت است که بهرهگیری از یک گروه خلاق و روانشناسانی که بر وضعیت زمانه و شرایط روحی روانی مردم آگاه باشد در اتاق فکری که در نهایت ایده اجرای پوسترها و شعارهایشان بر جایجای شهر نقش میبندد الزامی است. در این سالها همواره مدیریت شهری اصفهان در این زمینه روند حرفهای را پیش گرفته بوده اما بهتازگی شاهد یک کارزار با تاثیرمنفی بر این تابلوهای شهری هستیم که به نظر میرسد نتیجه بزرگتری را در پی داشته باشد.
جملاتی که در این تبلیغات به کار گرفته شده در متن این نگاره تکرار نمیشود چرا که میتوان نمونههای فراوانی از آن را بر دل پایهها و تابلوهای تبلیغاتی سطح شهر بهوفور نظاره کرد که یک نکته مهم را نیز در پی دارد. اگر در نظر بگیریم استفاده از این تبلیغات در اتاق فکری منسجم و دارای هدف ویژه در ادامه نقش بستن این تبلیغات بر ذهن مردم باشد، میتوان این ایده را داشت که بنیانگذاران این کار از تأثیر ضدتبلیغ بهره گرفته و با استفاده از تبلیغاتی که به دلیل نازیبایی یا مفهوم آزاردهنده در ذهن تماشاگران نقش ببندد و از این اتفاق بهاینترتیب بهره ببرند که تبلیغ اصلی و جریانی که برای آن این مسیر را آغاز کردهاند، به دلیل اثر عمیق این ضدتبلیغ در ذهن مردم بازتولید شود و از این طریق به هدف اصلی خود و ایجاد جریان مطلب و بهره ببرند. روی دیگر این سکه این است که در اتاق فکر یادشده تصمیمگیرندگان به این واکنشها نرسیده بودند، پس در هر دو صورت و به هر قیمت این مسیر با تبعات نهچندان مطلوب که حتی منفی و آزاردهنده طی شده است. در این شرایط باید عقبگردی بر ماهیت این تبلیغات شهری داشته و نگاهی به شرح وظایف آن بیندازیم. این مسئله واضح است که در شهر اصفهان بافرهنگ و پیشینهای ارزشمند، زمانی که سخن از ایجاد جریانهای فکری فرهنگساز با دغدغههایی همچون شهر دوستدار سالمند یا شهر دوستدار کودک و نمونههای نظیر اینکه کم هم نیستند، چرا باید بهصرف سیاست ایجاد یک فرهنگ که آنهم مشخص نیست تمام اقشار جامعه را در بربگیرد یا خیر، دست به چنین اقدامی با واکنش منفی و ضد هدف اصلی زد.درست است که در شرایط کنونی جامعه اختلافات فرهنگی بر سر مسائل مختلف وجود دارد؛ اما در این میان وظیفه مدیریت شهری در مدیریت و ایجاد یکدلی و وفاق میان این اقشار حرکتی حساب شده و کدخدامنشانه است؛ و این مهم آن چیزی است که امروز مورد نقض آن را بر تابلوهای شهر اصفهان مشاهده میکنیم و به نظر میرسد تغییر تاکتیک کارزار به اصلاح آن کمک کند.