۷۰ سال جنگ علمی-مهندسی با خشکسالی؛ از نیویورک تا سرشاخه‌های زاینده‌رود

بارورسازی ابرها: واقعیت علمی برای معجزه آبی یا فریب بزرگ؟ از «۴۰ درصد افزایش بارش» در ایران تا هشدار «ابردزدی»

بارورسازی ابرها روشی مکمل برای مقابله با بحران آب ایران است. این گزارش تاریخچه ۷۰ ساله جهانی، روش‌های علمی (یدید نقره، یخ خشک)، نتایج نسبی در ایران (افزایش ۵ تا ۲۰ درصدی بارش) و چالش‌های جدی شامل ابهامات علمی، هزینه‌ها، مالکیت آب و نگرانی‌های زیست‌محیطی (سمیت یدید نقره) را بررسی می‌کند.

بارورسازی ابرها: واقعیت علمی برای معجزه آبی یا فریب بزرگ؟ از «۴۰ درصد افزایش بارش» در ایران تا هشدار «ابردزدی»

بحران آب در مناطق خشک و نیمه‌خشک ایران، چشم‌ها را به آسمان دوخته است. در حالی که حجم ذخایر سد زاینده‌رود و بسیاری از سدهای کلیدی کشور به پایین‌ترین حد خود رسیده، بار دیگر سیاست‌گذاران به فناوری مناقشه‌برانگیز و گران‌قیمت «بارورسازی ابرها» روی آورده‌اند تا شاید این آخرین حربه علمی، قطرات حیاتی را از دل آسمان‌های خشک بیرون بکشد. اما بارورسازی ابرها دقیقاً چیست؟ چه فرآیندهای علمی پشت این عملیات پیچیده قرار دارد؟ و آیا نتایج ادعاشده در ایران، پشتوانه علمی قاطع دارند یا صرفاً یک امید واهی در میان تلاطم خشکسالی است؟ پاسخ این پرسش‌ها را در گزارشی جامع و تحلیلی از سیر تاریخی و روش‌های علمی این فناوری خواهید یافت.

 

تاریخچه بارورسازی ابرها: آغاز جنگ انسان با خشکسالی از 1324 

بارورسازی ابرها (Cloud Seeding) یک فعالیت هدفمند مهندسی آب و هواست که به منظور تغییر در فرآیندهای فیزیکی ابرها، با هدف اصلی افزایش میزان بارش یا در برخی موارد، کاهش خسارات جوی (مانند تگرگ) انجام می‌شود. این فناوری علمی، تلفیقی از مفاهیم فیزیک اتمسفر، شیمی، و هواشناسی است که بیش از هفت دهه سابقه عملیاتی در جهان دارد و برای کشورهای مواجه با تنش آبی نظیر ایران، به یک استراتژی حیاتی و مکمل در مدیریت منابع آب تبدیل شده است.

تعریف و فرآیند باروری ابرها: باروری ابرها به مجموعه فناوری‌هایی اطلاق می‌شود که با افزودن مواد خاص به ابرهای موجود، راندمان تولید بارش را به طور مصنوعی افزایش می‌دهد. در این فرآیند، مواد جامد مانند یدید نقره (AgI) یا یخ خشک (کربن دی‌اکسید جامد) توسط هواپیما یا دستگاه‌های زمینی به داخل ابرهای واجد شرایط هدایت می‌شوند تا به عنوان هستۀ هسته‌زایی عمل کنند. قطرات آب فوق‌سرد در ابرها با این مواد واکنش داده و به کریستال یخ تبدیل می‌شوند. این کریستال‌های یخ به مرور رشد کرده و با رسیدن به اندازه کافی، به شکل باران یا برف به زمین سقوط می‌کنند.

تاریخچه جهانی؛ از شیفر تا پروژه سیرِس: سابقه علمی بارورسازی ابرها به اواسط قرن بیستم باز می‌گردد. در سال 1324۱۹۴۶ میلادی)، دانشمند آمریکایی وینسنت جوزف شیفر به همراه ایروینگ لانگمویر در شرکت جنرال الکتریک، نخستین آزمایش‌های عملی بارورسازی را با استفاده از یخ خشک انجام دادند. پس از آن برنارد فون‌گات، یدید نقره (AgI) را به عنوان عاملی مؤثرتر برای هسته‌زایی ناهمگن در دمای بالاتر معرفی کرد که به دلیل ساختار کریستالی مشابه با یخ، به سرعت به پرکاربردترین ماده در بارورسازی ابرها تبدیل شد. پروژه سیرِس (Project Cirrus) در سال 1325 با استفاده از هواپیما، به توسعه و گسترش این فناوری در مقیاس وسیع کمک شایانی کرد.

این تاریخچه نه تنها اصول اولیه را اثبات کرد، بلکه منجر به طرح مسائل اخلاقی و حقوقی پیرامون مالکیت آب جوّی و پیامدهای زیست‌محیطی بارورسازی شد و کشورهایی چون چین، روسیه، آمریکا و ایران را به سرمایه‌گذاری در این فناوری سوق داد.

 

 روش‌های علمی پیشین و موجود در دنیا و ایران: از بارورسازی سرد تا ابرهای گرم

روش‌های بارورسازی بر اساس نوع ابر و مکانیزم فیزیکی مورد استفاده، تقسیم‌بندی می‌شوند که عمدتاً در ایران بر روی ابرهای سرد متمرکز هستند.

۱. روش‌های مبتنی بر ابرهای سرد (Static & Dynamic):

این روش رایج‌ترین نوع بارورسازی برای ابرهایی است که دمای بخش بالایی آن‌ها زیر نقطه انجماد است و حاوی قطرات فوق‌سرد هستند.

  • روش کلاسیک (استاتیک): با استفاده از یدید نقره (AgI) که ساختاری شبیه کریستال یخ دارد، بذرپاشی داخل ابر انجام می‌شود. AgI به عنوان هسته هسته‌زایی ناهمگن عمل کرده و انجماد قطرات فوق‌سرد را آغاز می‌کند.

  • روش دینامیک: هدف، تقویت جریانات عمودی و افزایش شناوری در ابر است. با استفاده از مواد بیشتر، فرآیند تغییر فاز آب افزایش یافته و منجر به رشد بیشتر و قوی‌تر شدن ابر می‌شود.

  • روش سرمایشی: افزودن یخ خشک (دی‌اکسید کربن جامد) یا نیتروژن مایع، محیط را به شدت سرد کرده و باعث هسته‌زایی خودبه‌خود بلورهای یخ می‌شود.

 

۲. روش‌های مبتنی بر ابرهای گرم (Hygroscopic):

در این روش، که عمدتاً در نواحی گرمسیر کاربرد دارد، با پخش ذرات نمک خوراکی (کلرید سدیم) در بخش‌های پایین ابر، فرآیند جذب رطوبت (Hygroscopic) تقویت شده و رشد قطرات آب تسریع می‌شود تا به باران تبدیل شوند.

الزامات عملیاتی و فناوری در ایران: پروژه‌های ایرانی نشان داده‌اند که عملیات موفق باید با بررسی دقیق پارامترهای هواشناسی، زمان‌بندی دقیق و انتخاب مناطقی با ارتفاع مناسب (مانند مناطق کوهستانی ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ متر در سرشاخه‌های زاینده‌رود، کرمان، فارس و تهران) انجام شود.

  • اجرا در ایران: بهره‌گیری از روش‌های هوایی (توسط هواپیماهای تخصصی مانند آنتونوف) و زمینی (ژنراتورهای تولید مواد بارورکننده در ارتفاعات) و همچنین توسعه فناوری‌های بومی مانند پهپادها و فلرهای سوزنده، بخش مهمی از برنامه‌های ملی بوده‌ است.

تاریخچه در ایران؛ از ۱۳۵۱ تا ۱۳۷۸: نخستین تلاش‌های رسمی در ایران به سال ۱۳۵۱ و عملیات‌های محدود در حوزه رودخانه‌های کرج و جاجرود باز می‌گردد. اما فعالیت‌های گسترده و متمرکز از سال ۱۳۷۵ با تأسیس مرکز ملی باروری ابرها و سپس در سال ۱۳۷۸ با آغاز پروژه‌های عملی تحت نظارت وزارت نیرو، اوج گرفت. طی دو دهه اخیر، ایران تجربیات معناداری در تکنیک‌های باروری و توسعه نرم‌افزارهای پایش داده‌های هواشناسی به دست آورده است.

 

 کارآیی و نتایج عملیاتی در دنیا و ایران: ارزیابی یک وعده علمی پرابهام

نتایج کاربردی بارورسازی ابرها در ایران، همانند بسیاری از کشورهای جهان، تجربه‌ای پیچیده و همراه با ابهامات علمی است. این فناوری، با وجود تمام تلاش‌های فنی، همچنان نتوانسته به طور قطع از مرحله ابزار مکمل به راه‌حل قطعی عبور کند.

 نتایج استفاده در دنیا:

پروژه‌های معتبر جهانی (مانند برنامه‌های آمریکا، استرالیا و چین) به طور متوسط افزایش بارش بین ۵ تا ۱۵ درصد را در مناطق تحت پوشش گزارش کرده‌اند. با این حال، بسیاری از دانشمندان معتقدند که به دلیل تغییرپذیری ذاتی شرایط جوی، تفکیک بارش القایی از بارش طبیعی نیازمند مدل‌سازی‌های عددی و آماری بسیار پیچیده و بلندمدت است.

 نتایج عملی و آماری در ایران:

  • آمار رسمی (مطلوب): طبق گزارش‌های مرکز ملی باروری ابرها، افزایش بارش بین ۵ تا ۲۰ درصد در برخی حوزه‌های آبریز ثبت شده‌است. برخی ارزیابی‌های آماری نشان داده‌اند که بذرپاشی در دوره‌هایی باعث افزایش بین ۰.۷ تا ۱.۹ کیلومتر مکعب آب اضافی شده که معادل ۲۲ تا ۴۰ درصد بارش طبیعی فصل است؛ این میزان یک افزایش ملموس در ذخایر آبی کشور محسوب می‌شود.

  • واقعیت و تردیدهای کارشناسی (نامطلوب): بسیاری از کارشناسان سازمان هواشناسی کشور و اساتید دانشگاهی (مانند رئیس سازمان هواشناسی) معتقدند که بارورسازی ابرها برای رفع خشکسالی ریشه‌ای و یا احیای کامل دریاچه ارومیه یا زاینده‌رود تقریباً منتفی است. آن‌ها تأکید می‌کنند که راندمان بارورسازی در ایران تنها در مقیاس‌های کوچک و با مقادیر کم آب امکان‌پذیر است و نباید انتظار معجزه داشت.

  • کاهش آب قابل استحصال: کارشناسان هشدار می‌دهند که حتی افزایش ۱۰ تا ۱۵ درصدی بارش لزوماً به معنی افزایش آب قابل استفاده نیست، چرا که پس از کسر تلفات تبخیر و تعرق، میزان آب تأمین شده در عمل به یک تا دو درصد کاهش می‌یابد.

 

 چالش‌های ارزیابی علمی در ایران:

  • تغییرپذیری اقلیمی: تغییرپذیری شدید شرایط جوی و نوسانات بارش در ایران، تشخیص اثر واقعی بارورسازی را دشوار می‌کند.

  • نبود مستندات کامل: سازمان هواشناسی کشور اعلام کرده است که مستندات کافی برای مقایسه تأثیر این اقدامات با پیش‌بینی‌های بارش خود را تاکنون دریافت نکرده است.

  • هزینه‌بر بودن: این طرح‌ها به دلیل نیاز به ناوگان هوایی تخصصی، گران و هزینه‌بر هستند و برخی کارشناسان معتقدند بهتر است هزینه آن صرف افزایش بهره‌وری آب در بخش کشاورزی و شرب شود.

 

 چالش‌های اخلاقی و محیط‌زیستی: ابر دزدی و سموم یدید نقره

پیامدهای زیست‌محیطی و حقوقی بارورسازی ابرها به همان اندازه چالش‌های علمی، حائز اهمیت هستند.

۱. نگرانی‌های زیست‌محیطی یدید نقره: یدید نقره (AgI)، به عنوان رایج‌ترین ماده بارورسازی، دارای سمیت نسبی است. نگرانی‌هایی پیرامون تجمع این ماده در خاک، آب‌های سطحی و زیرزمینی و تأثیر بلندمدت آن بر اکوسیستم‌ها و سلامت انسان مطرح است. اگرچه در گزارش‌های جهانی، میزان مصرف AgI بسیار کمتر از حد بحرانی ارزیابی شده است، اما کارشناسان داخلی بر لزوم ارزیابی مستقل و مستمر و کنترل تجمع مواد شیمیایی تأکید دارند.

۲. مسائل حقوقی و اتهام «ابر دزدی»: یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های منطقه‌ای، اتهام «ابر دزدی» است. این عملیات در یک منطقه (مانند سرشاخه‌های زاینده‌رود در استان چهارمحال و بختیاری) می‌تواند بارش را از مناطق پایین‌دست و یا کشورهای همسایه به زیان آن‌ها تغییر دهد و مسائل حقوقی پیچیده‌ای را در حوزه‌های آبخیز مشترک ایجاد کند. همچنین فرضیه اینکه بارورسازی در یک منطقه ممکن است بارش‌ها را در محل دیگری تقویت کند، همچنان محل اشکال است.

۳. جایگزین‌های غیرسمی: برای کاهش ریسک‌های زیست‌محیطی، استفاده از جایگزین‌های غیرسمی مانند نمک خوراکی (کلرید سدیم) در ابرهای گرم و یخ خشک در ابرهای سرد، راهکاری پایدارتر محسوب می‌شود که ایران نیز باید به سمت توسعه استفاده از آن‌ها گام بردارد.

 

بارورسازی ابرها در ایران پروژه‌ای مهم و جاه‌طلبانه است که توانسته به صورت محدود بر افزایش بارش تأثیرگذار باشد و فناوری بومی را توسعه دهد. اما این فناوری هنوز در مرحله آزمون و بهبود بوده و نتایج قطعی و همه‌جانبه درباره اثربخشی و هزینه‌فایده آن در سطح ملی ثبت نشده است. بنابراین بارورسازی ابرها به عنوان ابزاری مکمل و نه جایگزین اصلی مدیریت منابع آب، مورد توجه است و آینده آن وابسته به تحقیقات دقیق‌تر، مدیریت متمرکز و پایش مستمر تأثیرگذاری عملیات‌ها خواهد بود.

 

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار