دکتر بازی
آنروزها که تعداد پزشکان بخصوص از نوع دانشگاه دیده آنها بسیار محدود بود و برای مثال در شهر اصفهان با وجود دهها طبیب خانگی با دارو و روشهای درمان سنتی اما تعداد دکترهای عمومی اندکی بیشتر از تعداد انگشتان دو دست بود
آنروزها که تعداد پزشکان بخصوص از نوع دانشگاه دیده آنها بسیار محدود بود و برای مثال در شهر اصفهان با وجود دهها طبیب خانگی با دارو و روشهای درمان سنتی اما تعداد دکترهای عمومی اندکی بیشتر از تعداد انگشتان دو دست بود درحالیکه متخصصان به عدد انگشتان یک دست هم نمیرسیدند و اکثر کودکان طی مراحل مختلف زندگی تا مقطع بزرگسالی حتی موفق به ملاقات پزشک عمومی هم نمیشدند که این آرزو و خاطره به دلشان نماند و گاهی تنها یکی از بچههای محل به دلیل بیماری حاد نزد پزشک عمومی و شاید هندی و بنگلادشی برده شود تا پسازآن الگوی دیگر خردسالان شود و با آنها به دکتر بازی بپردازد و در این میان خود نیز نقش طبیب را بازی کند تا بچههای دیگر برای ویزیت کودکانه نزد او بیایند و آنوقت خودکار بیک که تازه راهی بازار شده بود میتوانست جای تبگیر و تیرکمان های لاستیکی فشارسنج این دکتر کوچولو باشد؛ اما امروز همه رؤیاهای آن نسل منسوخ شده تا واقعیتهای آن بازی بهصورت جدی در حرفه دارو و درمان به روی صحنه بیایند و قانون نظام سلامت هم با نواقص واضحی که دارد به تکمیل این سناریوی کودکانه کمک کند! نزدیک به یکسال از پیاده شدن طرح اینترنتی معاینه و
معالجه میگذرد به این نیت که شاید تسهیلاتی برای هر دو طیف بیمار و پزشک فراهم شود درحالیکه بازهم این بیمار است تا برای به ثمر رسیدن امیال جامعه درمان و در حاشیه آن بیمههای مختلف پایه، تکمیلی و امروز اکمل از جان و مال مایه بگذارد! میگفت به یکی از پزشکان متخصص قلب با اخذ نوبت چندماهه مراجعه کردم اما نهتنها معاینهای از طریق این دکتر معروف انجام نشده بلکه از روی صندلی خود تکان هم نخورد و بیتفاوت به عرایض بیمار، خودکار را بر روی سربرگ خود میچرخاند تا نوبت نفر بعدی که خیل آنها در سالن انتظار نشسته بودند، شود که دویست هزار تومان ویزیت نقدی را به منشی داده و به مطب بیایند. دکتر دو برگ نسخه را تحویل بیمار میدهد و میگوید یک را به داروخانه و دیگری را به آزمایشگاه ببرد. بیمار که پس از شش ماه در نوبت بود موفق به دیار شده با ترسولرز میپرسد آقای دکتر، اکو برایم ننوشتید؟ پزشکی سر را بهطرف بالا تکان میدهد و بلافاصله دو بروشور آگهی روی میز میگذارد و میگوید به یکی از آنها مراجعه کن و اکو بگیر. نیاز به نسخه ندارد! از مطب خارج میشوم و به نزدیکترین مرکز اکو در جوار همین پزشک میروم که متصدی آن اعلام میکند ما
تنها فاکتور به شما میدهیم و تعهدی نداریم تا بتوانید سهم خود را از بیمه تکمیلی یا اکمل دریافت کنید زیرا پزشک شما کد رهگیری برای اکو از سیستم نمیگیرد و ما هم قراردادی دراینباره نداریم! بازهم به مطب متخصص برمیگردم و موضوع را با منشی او در میان میگذارم که با لبخندی تصنعی جواب میدهد: میبینید که کارتخوان نداریم و برای اکو هم نمیتوانیم کد رهگیری دریافت کنیم زیرا ممکن است بهحساب درآمد مطب برای اخذ مالیات منظور شود! حالا شما اگر اصرار دارید تا نسخه اکو دریافت کنید به مطب فلان متخصص قلب بروید و با دادن ویزیت به منشی، بدون معاینه یک برگه مهر و امضاشده از طرف پزشک برای هر نوع خدمات پاراکلینیکی دریافت کنید! از روی کنجکاوی به آدرسی که داده شده بود رفتم و با سالنی پر از جمعیت منتظر برای ویزیت مواجه شدم. منشی این دکتر هم پشت میزی مشغول مکالمه تلفنی با یک بیمار از راه دور بود که از او میخواست نسخه خود را برای دریافت دارو تمدید کند! منشی شماره کارتی را برای او میخواند و از او میخواهد تا ویزیت دکتر را به این کارت واریز کند و فهرست داروهایی که میخواهد را پیامک یا واتساپ کند! من هم منتظر میمانم تا بتوانم نسخه اکو
دریافت کنم که گویا پیام آن بیمار از راه دور حاوی ارسال وجه و فهرست داروها توسط منشی دریافت میشد تا بلافاصله از طریق کامپیوتر روی میزش داروها را وارد و ضمن دریافت کد رهگیری آن را به تلفن همراه بیمار پیامک کند که وضعیت ویزیت از راه دور با اخذ حقالزحمه تکمیل شود و حالا نوبت من شد درخواست خود را برای انجام اکو به عرض منشی محترم برسانم و او درحالیکه لبخندی همچنان مصنوعی بر لب دارد، میگوید: اگر فاکتور نخواهید بدون دریافت ویزیت و تنها با دریافت هزینه اکو خودمان این کار را انجام میدهیم اما اگر تصمیم به استفاده از بیمه تکمیلی و اکمل را دارید ویزیت را نقدا پرداخت کنید که نسخه مهر و امضاشده را با تجویز اکو تقدیم کنم تا در جایی دیگر انجام شود! حالا این شما و این بخشی از نظام سلامت تا اگر راههای گریزی در این برنامه سیستماتیک وجود دارد نسبت به رفع آن اقدام نمایند تکه دکتر بازیهای گذشته به شکل مدرنیته در عصر ما و آنهم توسط گروهی معدود در این جامعه گرفتار تکرار نشود!
ادامه دارد