این تصویر واقعی نیست

سال‌هاست که در سینما و تلویزیون، شخصیت وکیل اغلب با چهره‌ای منفی به تصویر کشیده می‌شود؛ فردی چاپلوس، مادی‌گرا، متظاهر، فریبکار و اهل تبانی که تنها به منافع شخصی خود می‌اندیشد.

این تصویر واقعی نیست

IMG_1243ستایش صالحی

وکیل پایه یک دادگستری

سال‌هاست که در سینما و تلویزیون، شخصیت وکیل اغلب با چهره‌ای منفی به تصویر کشیده می‌شود؛ فردی چاپلوس، مادی‌گرا، متظاهر، فریبکار و اهل تبانی که تنها به منافع شخصی خود می‌اندیشد. در برخی آثار سال‌های اخیر، از جمله سریال‌های همچون «زخم کاری»، «آقازاده»، «گردن‌زنی»، «قطب شمال» و فیلم سینمایی «بی‌بدن»، این تصویر حتی فراتر رفته و وکیل را فردی نشان می‌دهد که بدون هیچ قیدوبند اخلاقی، شرعی یا انسانی و بدون قدرت اراده، برای پول به هر کاری تن می‌دهد. این کلیشه به‌مرور ذهنیت عمومی را نسبت به حرفه‌ وکالت تحت‌تأثیر قرار داده و نقش وکلای متعهد و عدالت‌خواه در جامعه را نادیده گرفته است. درحالی‌که در هر حرفه‌ای، هم افراد شرافتمند و متعهد حضور دارند و هم کسانی که مسیر درستی را طی نمی‌کنند. وکالت نیز از این قاعده مستثنی نیست و تصویری که بر پرده‌ سینما و قاب تلویزیون به نمایش درمی‌آید، به‌هیچ‌وجه نمایانگر اکثریت جامعه‌ وکلا نیست.

آنچه در این میان کمتر موردتوجه قرار گرفته، تلاش‌های وکلایی است که شرافت خود را وثیقة سوگندشان قرار داده‌اند، در سخت‌ترین شرایط برای احقاق حق جنگیده‌اند، آسیب‌های جسمی و روانی متحمل شده‌اند و حتی جان خود را در این مسیر ازدست‌داده‌اند و در میان نگاه‌های غیرمنصفانه‌ای که به این حرفه وجود دارد، این فداکاری‌ها و تعهدها اغلب نادیده گرفته می‌شود. نمونة بارز این مسئله را می‌توان در واکنش‌های عمومی نسبت به خبرهای تلخ قتل وکلا مشاهده کرد. هنگامی که خبری دربارة ضرب‌وجرح یا قتل یک وکیل منتشر می‌شود، کمتر کسی در جامعه ‌نگران می‌شود یا به فکر فرومی‌رود و نظراتی همچون «حتما حق و ناحقی کرده» یا «شاید ظلمی کرده باشد» در میان واکنش‌ها دیده می‌شود. این نوع قضاوت‌ها، نتیجة همان نگاه تحریف‌شده‌ای است که سال‌ها از طریق رسانه‌ها به جامعه القا شده است.

درحالی‌که حقیقت آن است که وکیل، صرفا بر اساس مستندات ارائه‌شده از سوی موکل خود به دفاع می‌پردازد و به طور معمول، از پذیرش خواسته‌های غیرقانونی اجتناب می‌کند. در نهایت نیز این طرفین دعوا هستند که حقیقت را می‌دانند. اما وقتی جامعه تصویری غیرواقعی از وکالت در ذهن داشته باشد، قربانی شدن یک وکیل را نه یک فاجعه، بلکه نتیجة عملکرد شخصی او تلقی می‌کند.

این بازنمایی اشتباه نه‌تنها بر نگاه عموم جامعه اثر گذاشته، بلکه بر نسل جدید وکلایی که تازه‌وارد این حرفه می‌شوند نیز تأثیرگذار است. وقتی در رسانه‌ها چنین تصویری از وکالت ترسیم می‌شود، ناخواسته این پیام به وکلای جوان القا می‌شود که این شغل اقتضای چنین رفتارهایی را دارد؛ گویی برای موفقیت در این حرفه، باید معیارهای اخلاقی را کنار گذاشت و حرفه‌ای‌گری در وکالت معادل سازش با بی اصولی، چشم‌پوشی از عدالت و پذیرش هر پرونده‌ای، صرفا به‌خاطر منافع مالی است.

وکلا، علاوه بر نقش فردی خود در دفاع از حقوق موکلان، در سطح کلان نیز مسئولیت اجتماعی و انسانی بر عهده دارند. در بسیاری از پرونده‌ها، صرفا به دلیل همین مسئولیت اجتماعی، به دفاع از موکلشان پرداخته‌اند. در بزنگاه‌های تصویب قوانین تاریخی که به تضییع حقوق مردم انجامیده، این وکلا بوده‌اند که با صدای بلند اعتراض کرده‌اند. اما متأسفانه، به دلیل همان تصویر نادرستی که از این حرفه در ذهن جامعه شکل‌گرفته است، این فریادها کمتر شنیده شده و چون پشتوانة عمومی نداشته، در برخی موارد به سکوت منجر شده است.

وکلا نیز جزئی از همین جامعه هستند، در همین شرایط سخت زندگی می‌کنند و دغدغه‌های معیشتی، اجتماعی و اقتصادی مشابهی دارند. اما برخی فیلم‌ها و سریال‌ها، آن‌ها را جدا از مردم و در هیبت افرادی فرصت‌طلب و سودجو نمایش می‌دهد. این بازنمایی غیرواقعی، نه‌تنها به این حرفه آسیب می‌زند، بلکه اعتماد عمومی را نسبت به‌نظام دادرسی و عدالت اجتماعی خدشه‌دار می‌کند و فاصله‌ای عمیق میان جامعه وکالت و مردم ایجاد می‌کند.

امید است که متولیان فرهنگ و هنر که نقش پل ارتباطی میان هر صنف و عموم جامعه را بر عهده دارند، از این پس تصویری واقع‌بینانه‌تر و منصفانه‌تر از جامعه وکالت به نمایش بگذارند. اصل بر این است که وکلا مدافعان حقوق و عدالت‌اند، نه صرفا شخصیت‌هایی با نقاب‌های منفی در داستان‌های سینمایی. جامعه‌ای که تصویری تحریف‌شده از وکالت داشته باشد، در نهایت خود از این نگاه اشتباه، متضرر خواهد شد.

 

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار