اصفهانگرد-۱۰۷

مرز خدمت

ای کاش میزهای خدمت تعریف شده در ادارات نیز کمی رنگ و بوی پیشخوان های خدمت در موکب ها را به خود می گرفت. بی چشم داشت و در کمال تواضع و مهربانی، بهترین خدمت ارائه می شد

مرز خدمت

 

با هر فتح و گشایشی، مرزها تغییر می­ کنند. گشایش ­های درونی، مرزهای درونی را تغییر می ­دهند و فتوحات بیرونی، نقشه مرزهای بیرونی را دگرگون می­ کنند. مرزها در همه هستی شناسی بشر حضور دارند. در سیاست و جغرافیا و تاریخ تا فرهنگ و ادبیات و هنر. مرزها در حوزه های مختلف، بیانگر مطالب متفاوتی هستند. حفاظت و حراست از مرزها، اهمیت خاصی دارد و ثبات مرزها و مرزداران همیشه مورد احترام و اهتمام بوده اند. داخل شهر هم که بشوید، بیشتر فضاهای شهری دارای مرز مشخص هستند. مرزها، غیر از جدا کنندگان خود فضاها، جدا کننده کارکردها نیز هستند. در این بین البته برخی از استثناها، محل تامل است. مرز میان خدمتگذاران در موکب و مراجعه کنندگان به آنها، یکی از همین موارد خاص محسوب می ­شود. اگر چه به ظاهر این­ها مرز موکب محسوب می­ شوند ولی در واقع این­ها پیشخوان­های ارائه خدمت هستند. داخل روایت ­ها و قصه­ ها هم که بشوید، مرزهایی وجود دارند. مرزهایی که انواع روایت را از نظر قالب و محتوا از هم جدا می ­کنند و مرزهایی که افراد سازنده یک روایت و قصه را از یکدیگر، مشخص می ­کند. ای کاش میزهای خدمت تعریف شده در ادارات نیز کمی رنگ و بوی پیشخوان­ های خدمت در موکب­ ها را به خود می­ گرفت. بی چشم داشت و در کمال تواضع و مهربانی، بهترین خدمت ارائه می­ شد. بی شک در این صورت ارباب رجوع هم میز خدمت و کارمندان را مانند خودشان می ­دانستند و نارضایتی به حداقل ممکن می ­رسید و سرمایه اعتماد اجتماعی، اضافه می­ شد. از موکب و دستگاه های سوگواری امام حسین علیه السلام درس­ های بسیاری برای اداره شهر و زندگی اجتماعی و حاکمیتی می­ توان گرفت. در این بین یک بار دیگر تاکیید می­ کنم که وجود این نعمت­ های معنوی را فراموش نکنیم و با ذکر این خوبی ها، شکر آن را به جا آوریم و دوستانی که توانایی آن را دارند حتما، اهتمام به نوشتن روایت­ ها و قصه های آنها بکنند. تصویر این یادداشت در ساعت 20 و 47 دقیقه روز جمعه 29 تیرماه 1403 در میدان فتح تهیه شده است.

 

ارسال نظر