کمی آرام شده بودم. اینطور که ابراهیم میگفت تقریباً به خیر گذشته اما هنوز هم نگران چک دومیلیاردی سفید امضایی بودم که…
ملکی بادمجان دور قاب چین هم با تکان دادن سر مرتب حرفهای مقام طوسی پوش را تأیید میکرد اما حال دیگر مطمئن بودم که هرچه…
بقیه اسناد داخل پوشه طبیعی به نظر میرسید که همه امضاهایش شده بود اما آن صورتجلسه مشکوک را امضاء نکردم و زیر کازیه…
سعی میکردم حواسم را به گفتههای ابراهیم متمرکز کنم اما بازهم متوجه نمیشدم هدف نهایی او از این راهنماییها که بعضاً…
شاید حقیقت را میگفت و شاید هم سعی داشت فعلاً مرا آرام کند اما برایم مسلم بود که بازهم اشتباه کرده بودم.
از دیدن منظره تخریب بیامان و بیرحمانه خانههای مسکونی درحالیکه هنوز کاملاً تخلیه نشده بودند
نمیتوانستم باور کنم که قبل از تعیین محلی برای اقامت این خانوادهها اینگونه به تخریب سرپناهشان میپردازند.
حالا چند ماهی از حضور و رفتوآمدهای مکرر من به تهران میگذشت. در شهر خودمان خانه بهتری برای بچهها اجاره کرده بودم و…
مقام طوسی پوش یقهسفید میخواست علاوه بر دریافت بیست میلیارد تومان بابت هزینه تخلیه و تخریب، مصالح ساختمانی بازیافتی و…
ساختمانهایی رنگورورفته که تعداد آنها قابلشمارش نبودند و ساکنان آن چهار طبقه را با استفاده از پلههای فرسوده طی…